Saturday, August 31, 2013

!آن تابستان سیاه



 
پایدار باد خاطره جان باختگان تابستان سیاه 67!
یک سال دیگرگذشت و جنایت تابستان 67، که با صدورفرمان خمینی صادرشد 25ساله شد*. و پا به پای آن تلاش جنبش دادخواهی خانواده های جان باختگان، مادران شجاع و خستگی ناپذیرخاوران به عنوان مشعل بدستان این جنبش و همراه با آن ها  مدافعان حقوق و ارزش های فراگیرانسانی و آزادی و برابری، 
 برای زنده نگهداشن خاطره آن جنایت و فعال نگهداشتن حافظه و وجدان جمعی مردم، و خنثی کردن تلاش های سازمان یافته رژیم برای پاشیدن گردفراموشی به ِگرد آن، نیز وارد بیست و پنجمین سال خود گشت. آمران و عاملان این جنایت هم چنان سرومر و گنده می چرخند و خرناسه می کشند! و هم چنان از برگزاری حتی یک مراسم ساده خانواده ها برمزارگمنام عزیزان خود ممانعت می آورند و حتی در اوج وقاحت کاندیدمناصب گوناگون و از جمله ریاست جمهوری می شوند و به وزارت و وکالت می رسند!  درشرایطی که تمامی تلاش و تاکتیک رژیم  در ممانعت از جوشش این جنبش و مشمول مروز زمان کردن آن و در تنیجه پاک کردن آن از حافظه تاریخی مردم است، بازخوانی جنایت های گذشته و انتقال آن به نسل های جدید، و نشان دادن نه فقط نقش تک تک کارگزاران رژیم دراین جنایت بلکه هم چنین افشاء نقش کل سیستم از اهمیت بنیادین برای جلوگیری ازتکرار فاجعه برخورداراست. بدیهی است که زنده نگهداشتن یاد و خاطره و اهداف جان باختگان، هیچ قرابتی با انتقام و نفرت و کینه توزی ندارد و با واژگان تهی چون آشتی ملی – بخوانید همکاسه شدن با تبه کاران- نمی توان آن را لوث و بی معنا ساخت.  نباید فراموش کنیم  جنبشی که درعین پیگیری دادخواهی و مقابله با فراموشی، خواهان الغاء مجازات اعدام و شکنجه و خشونت است، و نگاهش به ریشه های جنایت است،  جنبشی است با درون مایه انسانی و رهائی بخش و هیچ سنخیتی با انتقام و کینه توزی که زیبنده خود تبه کاران است ندارد.


سه محوری که حرکت و تلاش جنبش دادخواهی در آن جریان دارد:

الف- فعال نگهداشتن حافظه تاریخی مردم بخصوص نسل های جدید از طرق گونان و با اشکال متنوع و ابتکاری از جمله یاد آوری و بزرگداشت تک تک جان باختگان  به مناسب های گوناگون، تکمیل و تکثیر لیست قتل عام شدگان و مشخصات آن ها، خاطره نویسی شاهدان و بازماندگان آن جنایت و برپائی نمایشگاه ها و تولید کلیپ ها  و برگزاری آکسیون ها و مجامع بزرگداشت و  تشکیل دادگاه های نمادین و پیگیری پرونده جنایت علیه بشریت و تلاش برای گشوده شدن اطلاعات و پرونده های پشت پرده این جنایت و منزوی ساختن مزدوران دخیل درآن به موازات جلب همبستگی جهانی.

ج- گره زدن جنایت های دیروز و امروز و حال و گذشته، به مثابه رمزجاودان ماندن خاطره آن جنایت و فعال ماندن حافظه تاریخی . و درهمین رابطه پیوند جنایت آن برهه تاریخی با جنایت های دیگری که حکومت سالامی دربرهه های دیگرصورت داده است و تقویت پیوند جنبش دادخواهی دهه نخست با دادخواهی خانواده های داغدار امروز، اعم از اعدام شد گان و زندانیان سیاسی  و نیز پیوند این جنبش با سایرجنبش های اجتماعی و آزادیخواه از دیگرعوامل ضروری  جاودانه ماندن است. بطور اخص تعمیق پیوند مادران خاوران و مادران پارک لاله وجه  نمادینی از این ضرورت است.

د- اگربرای هرکس و هرجریانی وعده و وعیدهای دولت باصطلاح تدبیرو امید، و دراصل دولت نجات نظام از چنبره بحران فراگیری که گرفتارآن شده  توهم آفرین باشد، بی تردید برای خانواده های قتل عام شدگان چنین نیست.  گزینش مصطفی پورمحمدی  آن هم به عنوان وزیردادگستری، و البته شماردیگری از چهره های داری پیشینه امنیتی، داغ ننگینی است برپیشانی کابینه  و نیست مگرتوهین مستقیم و دهن کجی آشکار به خانواده های جان باختگان و جنبش دادخواهی و البته به دموکراسی و آزای خواهی.  نشان دهنده آن است  که باندهای مختلف حاکمیت هردعوایی با هم داشته باشند و به جان هم بیفتند، اما در تداوم سرکوب و سرپوش گذاشتن  برجنایت های رژیم هم کاسه اند!  


*-

No comments: